لطيفه |
|
|
|
|
|
|
|
اين صفحه برگرفته از لطيفه هاي ارسال شده شما به همراه گلچيني از مجله محبوب
گل آقا است ما منتظر لطيفه هاي شما هستيم
در ادامه بخوانيد شعر زيباي سعدي را كه طنز مايعي گران دارد |
|
|
|
|
|
|
|
حكايت كرم شب تاب |
|
مگر ديده باشي كه در باغ و راغ |
|
|
|
|
|
|
بتابد به شب كرمكي چون چراغ |
يكي گفتش اي كرمك شب فروز |
چه بودت كه بيرون نيايي به روز |
ببين كاتشي كرمك خاكزاد |
|
جواب از سر روشنايي چه داد |
كه من روز و شب جز به صحرا نيم |
|
ولي پيش خورشيد پيدا نيم |
|
|
|
|
|
|
|
طعمه |
پليس گفت آقاي محترم شما در اين درياچه حق داريد فقط با كارت جواز
!ماهيگيري صيد كنيد
|
|
من احمق را بگو كه چند ساعت است كه سعي مي كنم با كرم خاكي ماهي -
!بگيرم |
|
|
|
|
|
|
|
حرف حساب |
دختر و پسر جواني با هم توي پارك راه مي رفتند
|
|
عزيزم اگر اين درخت كاج مي توانست حرف بزند در باره |
: |
پسر به دختر گفت |
ما چه مي گفت ؟ |
مي گفت من كاج نيستم بلوطم احمق جان - |